دلشاد

ساخت وبلاگ

لبخند بزن تا نکنم رسوایت!
آهسته به قلب خسته ام غم‌می گفت
هرجا بروی سایه شوم دنبالت
پیوسته به چشم بسته ام هم می گفت
پر بسته به پرواز خود اندیشیدم
غمناک ولی معجزه ی رویا بود
این بار که پروانه شدن را دیدم
چون تازه ترین حادثه ی دنیا بود
دل بسته ی خویشم نه به دنبال کسی
من که در پیله ی آرام خودم دلشادم
اینک آسوده ترین آدمک شهر منم!
اینک از غصه‌و اندوه جهان آزادم

+ نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۱/۲۴ ساعت 0:2 توسط صباهرزندی  | 

اشعارونوشته های صباهرزندی...
ما را در سایت اشعارونوشته های صباهرزندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabaharzandio بازدید : 7 تاريخ : يکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت: 14:01